پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره
سقف خونه ی ماسقف خونه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
مهرسامهرسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

دختر دانا و پرمهر مامان

رضایت شخصی...

1393/8/12 16:14
نویسنده : مامان زهره
1,946 بازدید
اشتراک گذاری

صبح مرخصت کردیم البته با رضایت شخصی،با نیت بردنت به ...

صبح مرخصت کردیم البته با رضایت شخصی،با نیت بردنت به بیمارستان بهتر،بیمارستان فوق تخصصی اطفال از در اورژانس که رفتیم تو با دیدن عروسکایی که از سقف آویزون بودن گل از گلت شکفت.

پرسنل رفتارشون خیلی سرده ،از هوای بیرون سردتر،تو همچنان در حال کیف کردن برای نقاشی های روی دیوار،بالاخره تصمیم میگیرن تو اورژانس تحت نظر باشی واین یعنی دیدن دوباره اشکای تو به خودم دلداری دادم که ایرادی نداره به صلا حشه اما وقتی از شدت درد موقع وصل کردن انژیو کت گریه میکردی و جیغ میکشیدی  هزاربار  خودمو لعنت کردم که چرا  آوردمت اینجا که دو باره همه چیز از اول شروع بشه.

چشمای زیبات از شدت کم آبی دیگه اشکی نداره ،اشکت خشک شده .

به پرستار بخاطر بی احتیاطیش اعتراض میکنم میگه اگه نارحت میشی  مر خصش نمیکردی بیاریش اینجا میذاشتی همونجا بمونه، دهانم باز موند از حرفی که زد !!!! جوابشو دادم بسختی خدمو کنترل کردم

 

بیمارستان جمعه ساعت 21

"انتقال از موبایلم به وبلاگت"امروز

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان بچه ها
12 آبان 93 16:31
خدایا به حق مظلومیت طفل شش ماهه امام حسین ودختر سه ساله اش قسمت میدم همه بچه ها علی الخصوص دختر نازنین شما رو شفا بده من حتما براش دعا میکنم که خوب خوب بشه و پست بعدیتون سلامتی عاجل و کاملش باشه آمین
مامان زهره
پاسخ
آمین ،ممنون الان دو روزه مرخصش کردن اما هم چنان بیماره میگن بیماریش ویروسیه و انتی بیوتیک لازم نداره فقط باید این دورانو با مراقبت طی کنه
مامان عليرضا
13 آبان 93 13:55
سلام عزیزم.پستتون رو خوندم.یا بهتره بگم بیشتر مطالب وبلاگتون رو خوندم. امیدوارم به حق همین روزا پارمیس کوچولو زودتر خوب بشه.پسر منم دو هفته اسهال وحشتناک داشت و هر کاری کردیم خوب نشد تا دورش طی شد تو سایت که میگشتم فهمیدم به این نوع اسهال میگن اسهال نو پایان که حاد هم هست.البته دکتر خودش بهم گفته بود. من اصلا بیمارستان نبردمش چون یه بار شش ماهگی به خاطر تب بالا بردمش مرکز طبی و وقتی بچه ها رو با اون وضعیت دیدم خودمم روحیم رو باختم.خدا هیچ بچه ای رو بیمار نکنه واقعا سخته. اینا رو گفتم بدونی زودتر خوب میشه.توی دوستای وبلاگی پسرمم کسایی بودن که توی همین سن و سال پارمیس و علیرضا اسهال و تب شدید گرفتن انشالا که پارمیس جونمم زودتر خوب بشه و شما هم از نگرانی خارج بشی. خوشحال میشم به ما هم سر بزنید.چون پارمیس جونم تقریبا هم سن و سال علیرضاست و من از دوستی با مامانایی که بچشون هم سن پسرم هستند خوشحال میشم.مایل بودی خبرم کن تا با افتخار لینکتون کنم
مامان زهره
پاسخ
ممنون از دلگرمی که میدید<ما پارمیس رو همون ابتدا بردیم دکتر شخصی اما متاسفانه چون بیماری پارمیسو درست تشخیص نداده بود سر از بیمارستان در آوردیم .خوشبینانه منتظر بهبودی کامل دخترم هستم
مامان پارسا دردونه
13 آبان 93 22:41
عزيزمايشاله زودتر خوب بشى خيلى ناراحت شدم مامانى ايشاله زودتر خبر خوب شدنشو بدى
مامان زهره
پاسخ
خدارو شکر الان خیلی بهتره اما متاسفانه امروز صبح با نشانه های سرماخوردگی از خواب بیدار شد،از من گرفته،دخترم حسابی ضعیف شده
مامان گلشن
24 آبان 93 22:53
واقعا برخورد بعضی پرسنل بیمارستان خیلی بده .اینو درک نمیکنن که مادر چه استرسی داره
مامان زهره
پاسخ
اولا خدا نکنه پای کسی به بیمارستان باز شه ،آدم تو بیمارستان آشنا نداشته باشه کارش ساخته اس