پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره
سقف خونه ی ماسقف خونه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
مهرسامهرسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

دختر دانا و پرمهر مامان

دومین شب یلدا...

1393/10/3 6:11
نویسنده : مامان زهره
2,497 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازم

چندشب پیش، شب یلدا بود

دومین یلدای من با تو

یلدا یعنی .....

سلام دختر نازم

چندشب پیش، شب یلدا بود

دومین یلدای من با تو

یلدا یعنی زندگی آنقدر زیبا و با ارزشه که یک دقیقه بیشتر شدنش رو باید جشن گرفت.

 ومن باید قدردان پروردگارم برای تمام دقایق و حتی ثانیه های با تو بودنم باشم.

شب یلدا امسال مصادف شد با هیجده ماهگی پارمیس نازنین مامان .

هجده ماهگیت مبارک نفس مامان.

پس ارزشش رو داشت که با همه خستگی امروزم بخاطر دست گلی که شما به آب دادی ( یه بطری روغن رو خالی کردی رو موکت آشپزخونه و من تمام امروز در حال سائیدن لک بزرگ روغن توی هوای بس ناجوانمردانه سرد بودم) حوصله به خرج بدم و یه کیک خوشمزه درست کنم  به مناسبت شب یلدا و البته هجده ماهگیت.

 

 

صبخ روز یکم دی شال کلاه کردیم وبردیمت شبکه بهداشت برای مراقبت دوره ایی و  واکسن هجده ماهگی بازهم تکرار گریه تو بادیدن روپوش سفید ومن که مجبوربودم نوزاد چهل روزه ایی که داشتن قد و وزنش رو اندازه گیری میکردن برات مثال بزنم که ببین نی نی گریه نمیکنه ببین میخنده ....

خب برای چند دقیقه آروم شدی در نهایت با هزار مکافات......

وزنت:  11٬100

قدت:  87

واکسنت رو هم  با تکرار تراژدی غم انگیز گریه تو زدیم ورفتیم خونه........

تو تمام این مدت هیچ واکسنی اینقدر اذیتت نکرده بود

از شدت درد پات حتی نمی تونستی بشینی  گریه ات بلند میشد بوف بوف  ودستت رو میذاشتی رو رانت( جایی که واکسنت رو زده بودن) و زار میزدی ،به تب خیلی شدیدی هم دچار شدی تا دیروز بعد از ظهر هم چنان تب داشتی،اشتهات هم کامل کور شده بود و فقط شیر مامانو میخوردی  که اون هم به علت درد دندونت درست وحسابی نبود   موقع شیر خوردن جیغت در میومد،دستت رو میذاشتی رو لبت و میگفتی بوف بوف،فکر کنم دندون نیشت داره بیرون میزنه یکی شون چند روز پیش بیرون زده بود جالب اینجاست برای هیچ کدوم از دندونات هم تا حالا اینقدر عذاب نکشیده بودی ،خلاصه جا ی سالم نداشتی یه اوضاعی بود بیا وببین حسابی زجر کشیدی.آخ مامانی نمیدونی چقدر برات غصه خوردیم اما به هر حال بخشی از مسیر رشدته و باید تحملش کنیم تا به سلامتی بگذره.

الانم که دارم این مطلب رو مینویسم ساعت 5:40 تازه خوابت برده منم که خوابم پریده گفتم از فرصت استفاده کنم تا شب چله سال دیگه نیومده این پست رو برات بذارم

اینم از عکسای این چند روز و جمعه هفته پیش که با عمو ،زن عمو وآیلین رفتیم پیکنیک:

 

 

 

 

این بزغاله کوچلو تازه به دنیا اومده بود  تو وآیلین حسابی براش کیف میکردین

ببین به زحمت رو پاهاش ایستاده

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان عليرضا
4 دی 93 1:15
سلام زهره جون یه ربعه دارم تایپ میکنم کد امنیتی رو اشتباه زدم همش پرید. یلداتون با تاخیر مبارک.بگردم الهی برای دخترم که اذیت شد.من اگه علیرضا سر این واکسن هم میخواست اذیتم کنه کشش نداشتم خدا رو شکر اولین واکسنش بود که یه تب خفیف کرد و دنیاموتیره و تار نکرد.واقعا اگه میخواست مثل بقیه ی واکسناش باشه با شرایط الان من میمردم. برانامه ی غذایی رو هم دوستم با تاخیر و شرمندگی زیاد برات میذارم امیدوارم به دردت بخوره.البته برنامه نیست بیشتر توصیه هست. اول اینکه قطره مولتی و آهنش رو بعد از خواب ظهر بهش بده چون اشتهاش رو تحریک میکنه و تا شب بیشتر غذا میخوره. دوم اینکه بعد از ناهار حتما بهش دسر بده(ژله و بستنی و آبمیوه)اینا رو خودش گفت ولی گفت اگه نخورد یه چیز شیرین دیگه بهش بده.حتما بعد از ناهار باشه وقبل از غذا چیزی نخورده باشه. سوم اینکه غذاهاش رو تزیین کن تا به وجد بیاد و بخواد بخوره. چهارم اینکه برنجش رو جدا و تازه درست کن و برای هر وعدش مقدار قابل توجهی کره بریز. پنجم اینکه سیب زمینی و ماکارونی و انواع پوره براش مفیده و حتما بهش بده.مخصوصا پوره کدو حلوایی که الان فصلش هست(علیرضا فقط پوره سیب زمینی دوست داره و از کدو متنفره) ششم اینکه بیسکوییت مادر رو جز میان وعده های اصلیش قرار بده و حتما بهش بده. چهار مغز رو براش آسیاب کن و توی ماست یا شیر که بعدا بستنیش کنی بریز و بهش بده. روی شربت مولتی و آهن خیلی تاکید کرد دکتره. بازم اگه سوالی داشتی بهم بگو اگه بتونم کمکت کنم خوشحال میشم دوستم. پارمیس عزیزم رو ببوس
مامان زهره
پاسخ
ممنون عزیزم خیلی لطف کردید ببخشی تورو خدا حسابی کلافه شدی
مامان کلاغی
5 دی 93 11:40
ایشالا یلدای نوجوونیش. یلدای جوونیش. یلدای نوه دار شدنتون. خدا نگهش داره واقعا سخته برای مادر دیدن گریه بچه. اما بقول خودت ینا مراحل رشده و باید طی بشه. من عاشق بزغاله هستم.
مامان زهره
پاسخ
ممنون‌‌ازلطفتون،ایشاله‌فرزندشما‌هم‌‌به‌سلامتی‌به‌اغوشتون‌بیاد‌وبهترین‌لحظه ها رو باهم داشته باشین‌‌
کوثر
7 دی 93 20:46
___♥♥♥ __♥♥_♥♥آپم _♥♥___♥♥آپم _♥♥___♥♥_________♥♥♥♥آپم _♥♥___♥♥_______♥♥___♥♥♥♥آپم _♥♥__♥♥_______♥___♥♥___♥♥آپم __♥♥__♥______♥__♥♥__♥♥♥__♥♥آپم ___♥♥__♥____♥__♥♥_____♥♥__♥آپم ____♥♥_♥♥__♥♥_♥♥________♥♥آپم ____♥♥___♥♥__♥♥آپم ___♥___________♥آپم __♥_____________♥آپم _♥_____♥___♥____♥آپم _♥___///___@__\\__♥آپم _♥___\\\______///__♥آپم ___♥______W____♥آپم _____♥♥_____♥♥آپم _______♥♥♥♥♥آپم سلام اسم من کوثر هست خواهر وبرادر ندارم ولی وقتی چهره کودک شما را میبینم حس میکنم ابجی وبرادر منه راستی اگه دوست داشتید بیایید تبادل لینک کنیم خوشحال میشم
مامان مونا
8 دی 93 1:40
سلام. چه دختر نازی.1 ماه از دختر من بزرگتره.من هم استرس واکسن 18 ماهگی رو دارم. توصیه های غذایی الهام جوون رو خوندم البته باران بسیاربدغذاست!جه عکسای قشنگی از پارمیس جوون گداشتی.خدا حفظش کنه....
مامان زهره
پاسخ
ممنون لطف دارین،من فکرش رو هم نمیکردم پارمیس اینقدر اذیت بشه خوبه که آمادگیشو داشته باشین اگه کارمندین فکر مرخصی باشین،من به این نتیجه رسیدم وقتی بچه نمیخواد بخوره نباید بهش اصرار کرد امروز نخوره اگه سربه سرش نذارین فردا حتما میخوره.
مامان عليرضا
9 دی 93 1:04
دوستم سلام ببخشید چند روز پیش اومدم و برات نوشتم ولی متاسفانه قبل از تیک تایید علیرضا زمت کشید و اینترنتم رو از پیریز کشید و همه چیز پرید و واقعیتش دیگه فرصت نکردم تا همین امشب. من به علیرضا هر ماه طبق نظر دکتر داروخانه که اولین بار ازش مولتی گرفتم یه چیزی میدم که همهی ویتامینا به بدنش برسه.بار اول کیندرز گرفتم که خیلی مزش خوب بود و علیرضا هم راحت میخورد.بار بعد سندروس گرفتم که اونو به سختی میخورد(شربت زینکش چون )بار بعدی ویل کیدز گرفتم که گفت خیلی خوبه و خاصیت داره ولی چون هم قطره بود و هم قیمتش به نسبت بالا بود بعد از اتمامش بازم اینبار سندروس گرفتم به خاطر درصد بالای زینکش.(در کل هر بار یه چیزی دادم ولی اگه بخوام از این به بعد تغییری بدم یا کیندرز میگیرم یا همین سندروس چون دکتر خودشم گفت این دوتا خوبه.) قطره آهن هم تا چند ماه پیش بهش فرو کیدز میدادم ولی الان متاسفانه نایاب شده و میگن دیگه وارد ایران نشده و توی این مدت بهش آیرو ویت میدم(علیرضا طعم اینو بیشتر از قبلیه دوست داره.اینم بگم که مطلقا قطره مولتی ایرانی نخورد و اینکه این دوتا قطره ای که برات اسمش رو نوشتم کاملترین قطره های آهن هستند.چ.ن علاوه بر میزان درست و کامل آهن ویتامین سی هم درونشون هست برای جذب آهن. من علیرضا رو تا حالا برای آزمایش خون نبردم.یکی دوباری که دکترای مرکز بهداشت ها گفتن حتما باید بره با دکتر خودش که صحبت کردم گفت احتیاج نداره و روی این قضیه حساس نشم ولی طبق گفته ی دکترش از روی ظاهرش کم خونی نداره/البته ایشالا. 4 مغز رو هم معمولا پسته و گردو و بادوم و بادوم هندی هست.حالا شما هر چیزی رو که دوست داری میتونی بذاری جاش ولی فندق چون حساسیت زاست بهتره فعلا بهش ندی. بازم ببخشید که دیر برات نوشتم. پارمیس جونمو ببوس.امیدوارم تونسته باشم بهت کمکی کرده باشم. راستی غذا خوردنش بهتر شده با توجه به اینایی که نوشتم یا تغییری نکرده؟
مامان زهره
پاسخ
ممنون لطف کردی مولتی ویتامین بعد خواب بعدازظهر خیلی خوبه به نظرم احساس میکنم خیلی تاثیر داره ممنون از محبتت خیلی زحمت کشیدی