پارمیسپارمیس، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
سقف خونه ی ماسقف خونه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
مهرسامهرسا، تا این لحظه: 6 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

دختر دانا و پرمهر مامان

صبر کن مامان بشی میفهمی چی میگم...

1393/7/27 1:15
نویسنده : مامان زهره
1,441 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دخترم

یه سوال همیشه برام پیش میاد خیلی دوست داشتم بدونم چرا ما آدما دوران شیرخوار گی و مدتها بعد از اونو یادمون نمیاد.

مخصوصا وقتی...

سلام دخترم

 

یه سوال همیشه برام پیش میاد خیلی دوست داشتم بدونم چرا ما آدما دوران شیرخوار گی و مدتها بعد از اونو یادمون نمیاد.

مخصوصا وقتی دارم بهت شیر میدم و تو با چشمای تیله ایی خوشگلت بهم ذل میزنی ،از خودم میپرسم داره به چی فکر میکنه !پیش خودم میگم کاش چهره مادرم رو وقتی تو آغوشش بودم وداشتم شیر میخوردم  بیاد میاوردم.

 بدون شک خیلی زیبا بوده کاش فقط چشماشو بیاد میاوردم حتما از عشق میدرخشیده.کاش گرمای تنش رو تو اون لحظه بیاد میاوردم.

دخترم به مامان نخندی ها بذار مامان شی میفهمی چی میگم.

گاهی اوقات حین شیر خوردن مکثی میکنی با یه حالت عجیبی به چشمام نگاه میکنی لبخند میزنی و دوباره شروع میکنی به شیر خوردن!!! اون لحظه داری به چی فکر میکنی نازنینم؟

محبت های مادرم رو زیاد بیاد دارم شاید اگه اون دوران رو هم بیاد میاوردم با رفتنش از این دنیا جسمم بهمراه روحم آتیش میگرفتو خاکستر میشدم.

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامانِ کیاوش
19 آبان 93 12:54
چقد قشنگ نوشتین و با احساس روح مادرتون شاد
مامان زهره
پاسخ
ممنون، انشاله همه مامانا سلامت باشن
مامان آیسل
25 آذر 93 13:07
وای که پستتون چقدر احساس داشت...خدا رحمتشون کنه...خدا دخترتونو حفظ کنه و سایتون همیشه بالای سرش باشه
مامان زهره
پاسخ
ممنون عزیزم انشاله خداوند سایه همه مامان بابا ها رو رو سر بچه هاشون نگه داره