نوستالژی
بوی تابستون میاد درسته بهاره هاااا ولی...
بوی تابستون میاددرسته بهاره هاااا ولی بوی تابستون به مشامم میاد.هوای گرم،هوایی که گرماشو حتی از پشت پنجره و جلوی کولر میتونی ببینی!
صدای کولر ،نسیم خنکی که موقع آشپزی به صورتم میخوره و حالمو خوب میکنه ،بوی طالبی که برات قاچ کردمو نمیخوری (از مزه اش بدت میاد) بوی دارچینی که به گوشت زدمو بوش فضای آشپزخونه رو پر کرده...یه حس و حال عجیب که تو ذهنم دنبال یه خاطره خوب میگردم یه خاطره خوب که احتمالا تو همچین حال و هوایی داشتم اما پیداش نمیکنم.
شاید مربوط میشه به روزای تازه ازدواجم،تو اولین خونه ی زندگی مشترکمون تو ایلام.نمیدونم.....الان که چشممو میبندم اون روزا رو به یادم میاد.
اما آره ،فک کنم همینه ،موقع هایی که با اشتیاق برای بابا غذامیپختم ،غذاهایی که بیشترشونو تابحال نپخته بودم و تمام تلاشمو میکردم که خوشمزه بشه یا موقعی که بی صبرانه منتظر بودم بابا از سرکار برگرده خونه و دلتنگی یه روزه تموم تو شهر غریب تموم بشه.
اره دیگه دختر نازم گاهی اوقات یه اتفاق خیلی معمولی یه رایحه که برای خیلی ها هیچ معنایی نداره میشه یه خاطره تو ذهن آدم،حالا تلخ یا شیرین...
ایشاله ذهنت پر باشه از خاطرات خوب و شیرین